دکتر عبدالمهدی رجایی
دکتری:
تاریخ محلی دانشگاه اصفهان، ۱۳۹۲
کارشناسی ارشد:
تاریخ ایران اسلامی، دانشگاه تهران، ۱۳۷۸
کارشناسی:
زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه تهران، ۱۳۷۵
بازگویی تاریخ شهر از خلال سطور روزنامهها و معرفی کتاب خود!
چندی است که دو منبع پژوهشی تاریخی به کمک مورخین آمده است: «تاریخ شفاهی» و سپس «مطبوعات». اولی برای تحقیقاتی مفید است که دامنه آنها به حدود پنجاه سال پیش به این سو باشد. افرادی که هنوز زنده اند و میتوان برای «مصاحبه» به سراغشان رفت. دومی اما بیشتر به عمق زمان میرود و به صد و پنجاه سال عقب تر هم میرود. یعنی از اوایل ناصرالدین شاه تا به امروز میتوان از این منبع سود جست. درست از زمانی که روزنامه «وقایع اتفاقیه» منتشر شد.
چندی است که دو منبع پژوهشی تاریخی به کمک مورخین آمده است: «تاریخ شفاهی» و سپس «مطبوعات». اولی برای تحقیقاتی مفید است که دامنه آنها به حدود پنجاه سال پیش به این سو باشد. افرادی که هنوز زنده اند و میتوان برای «مصاحبه» به سراغشان رفت. دومی اما بیشتر به عمق زمان میرود و به صد و پنجاه سال عقب تر هم میرود. یعنی از اوایل ناصرالدین شاه تا به امروز میتوان از این منبع سود جست. درست از زمانی که روزنامه «وقایع اتفاقیه» منتشر شد.
یک شماره روزنامه را که باز میکنید، در قسمتی اخبار و گاه تحلیل سیاسی است، سپس اخباری از زندگی اجتماعی مردم کوچه و بازار در آن یافت میشود، ثبت و درج قیمت اجناس و حتی آگهی تبلیغاتی هم موجود است. این ستونهای اصلی روزنامههای ایران بوده اند. برای مورخی که میخواهد از قیمت مواد غذایی در یک صد و پنجاه سال پیش آگاهی یابد، چه چیزی بهتر از مراجعه به این منابع بکر و دست نخورده؟ آن که زندگی اجتماعی طبقات و اصناف جامعه را پیگیری میکند، و بر روی روابط و تعاملات آنها مطالعه مینماید، چرا از زندهترین و جالبترین گزارشهای این حوزه که در روزنامهها مندرج است، چشم بپوشد؟ در مورد اتفاقات سیاسی نیز وضع به همین ترتیب است، با مراجعه به روزنامهها دقیقترین زمان حادثه را میتوان دریافت. این که دقیقاً در چه تاریخی فلان حادثه به وقوع پیوسته است. از طرف دیگر به خاطر فضای سانسوری که معمول روزنامهها بود، باید دادههای سیاسی را با منابع دیگر از جمله «اسناد» و «کتابها» مطابقت داده و تکمیل کرد. تا فراموش نکرده ام باید بگویم معمولاً اسناد آن قدر به جزئیات حوادث اشاره میکنند که کشف یک «روایت» از آنها کمی مشکل است، اما روزنامه نویس چون مخاطب خود را بیاطلاع از حادثه میداند، از ابتدا تا انتهای حادثه را بازگو میکند. در واقع روزنامه در مقایسه با سند، تصویر کلیتر و صریحتری را به مخاطب خود ارائه میدهد.
ادامه مطالب در قالب فایل ورد به پیوست ضمیمه شده است
یک شماره روزنامه را که باز میکنید، در قسمتی اخبار و گاه تحلیل سیاسی است، سپس اخباری از زندگی اجتماعی مردم کوچه و بازار در آن یافت میشود، ثبت و درج قیمت اجناس و حتی آگهی تبلیغاتی هم موجود است. این ستونهای اصلی روزنامههای ایران بوده اند. برای مورخی که میخواهد از قیمت مواد غذایی در یک صد و پنجاه سال پیش آگاهی یابد، چه چیزی بهتر از مراجعه به این منابع بکر و دست نخورده؟ آن که زندگی اجتماعی طبقات و اصناف جامعه را پیگیری میکند، و بر روی روابط و تعاملات آنها مطالعه مینماید، چرا از زندهترین و جالبترین گزارشهای این حوزه که در روزنامهها مندرج است، چشم بپوشد؟ در مورد اتفاقات سیاسی نیز وضع به همین ترتیب است، با مراجعه به روزنامهها دقیقترین زمان حادثه را میتوان دریافت. این که دقیقاً در چه تاریخی فلان حادثه به وقوع پیوسته است. از طرف دیگر به خاطر فضای سانسوری که معمول روزنامهها بود، باید دادههای سیاسی را با منابع دیگر از جمله «اسناد» و «کتابها» مطابقت داده و تکمیل کرد. تا فراموش نکرده ام باید بگویم معمولاً اسناد آن قدر به جزئیات حوادث اشاره میکنند که کشف یک «روایت» از آنها کمی مشکل است، اما روزنامه نویس چون مخاطب خود را بیاطلاع از حادثه میداند، از ابتدا تا انتهای حادثه را بازگو میکند. در واقع روزنامه در مقایسه با سند، تصویر کلیتر و صریحتری را به مخاطب خود ارائه میدهد.
ادامه مطالب در قالب فایل ورد به پیوست ضمیمه شده است
+
دوشنبه ۱۳ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۰۸:۴۰
نظر شما